Date Range
Date Range
Date Range
امروز تولد من است! اگرچه هنوز مرداد است. و صبح ها می درخشید. و برای همیشه غرق شدم. توی یکی از آن ها یک گلدان. تو فقط باید آن را آب بدهی. پدرم می گوید رادیو از تلویزیون بهتر است. و آدم های توی تلویزیون را مسخره می داند. فکر می کنم صدای تو از دیدنت برایم بهتر است. قهرمان تمام کتاب ها تو بودی. هیچ کدام را نتوانستم بخوانم. به صداهایی که از لای قفسه ها می آمد گوش دادم. من هنوز تیرم را رها نکرده ام. شنیده ام پیر شده ای. آی انجیر شیرین سیاه! .
من اینجا بس دلم تنگ است. و هر سازی که میبینم بد آهنگ است بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است. گفت و گو با خدا. برگی از تاریخ ایران زمین. این روزها برای تنها شدن کافیست صادق باشی. بگو هر آنچه را که دلت خواست به حضرت عشق.
سفر غريبي داشتم توي اون چشم سياهت. ازقهوه ای که تو را. حالا که رفته ای . دلم یک اتفاق می خواهد! یک تلفن نا آشنا. با بی میلی تمام جواب دهم.